مخملباف، میر حسین و . . .
به نام خدا
خیلی وقت بود که از محسن مخملباف خبر نداشتم . . .
مخملباف را نه می توانم به سادگی رد کنم و نه می توانم او را با اندیشه هایم سازگار ببینم . . .
اما نکته جالب او در بیان یکسری نکات است که منظر آن با منظر عموم فرق می کند . . .
یادداشتی در حمایت از مهندس موسوی نوشته است . . .
فرازهایی از آن چقدر لطیف و ظریف است . . :
- می گویند مهندس موسوی در دوران نخست وزیری اش انقلابی بود.معلوم است که بود.مگر من نبودم؟ و مگر شما، اگر هم نسل من هستید ،انقلابی نبودید؟ در آن دوران از راست و چپ همه انقلابی بودند. و مگر 30 میلیون مردم انقلابی نبودند که همه در خیابان ها ریختند و انقلاب کردند؟چرا آلزایمر مصلحتی می گیریم؟
- آن ها که با انقلاب بدند ، طوری غیر علمی از انقلاب حرف میزنند ، که اگر می توانستند یک انقلاب دیگر می کردند.و برای همین از آزمایش ما نتیجه لازم را نمی گیرند و با آن که به آزمایش ما فحش می دهند، دنبال تکرار همان آزمایشند.
- بعضی ها ازصندلی ریاست جمهوری اعتبار می گیرند. بعضی ها مثل خاتمی به آن اعتبار می دهند. وبعضی ها وقتی بر این صندلی می نشینند هیجان زده می شوند. مثل آقای . . .
- 4 سال است بر این صندلی نشسته هنوز خوشحالی اش فرو کش نکرده.هنوز شیرینی پیروزی در انتخاباتش را پخش می کند.و مدام از معجزه حرف می زند.چون فقط باید یک معجزه اتفاق بیفتد تا کسی مثل ایشان روی این صندلی بنشیند.
بقیه اش را اگه دلتان خواست بخوانید . . .
2- میر حسین امروز به گیلان رفت. . .
ملت نوشته بودند: داریم میان گریه ها می گردیم، با دوز و کلک دهان خود می بندیدم، یک ماه اگر صبر کنی خواهید دید با میر حسین موسوی می خندیم . . .
ان شا ا...